Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش قدس آنلاین، چهاردهم خردادماه سال ۱۳۶۸ در اولین بخش خبری رادیو سراسری محمدرضا حیاتی خبر رحلت امام خمینی‌(ره) بنیانگذار و اولین رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران پخش شد. امسال نیز سی و چهارمین سالگرد ایشان طبق برنامه هرساله برگزار می‌شود. البته درباره زندگی امام خمینی(ره) آثار متعددی در قالب‌های ادبی مختلفی نگاشته شده است اما در این گزارش می‌خواهیم آثاری که با قلم ادبی و داستانی نوشته شده‌اند را معرفی کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دیدارهایی با امام خمینی(ره)

کتاب «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد» در جلد نخست خود با عنوان «رجعت به ریشه‌ها» داستان بلندی از زندگی امام خمینی(ره) را روایت می‌کند که در آن نویسنده کوشیده ابعاد مختلف شخصیت رهبر انقلاب را در قالب یک داستان بلند مورد توجه قرار دهد. شرح وقایع دوران کودکی امام (ره) و شکل‌گیری شخصیت وی در دامن پرمهر مادر و صاحبه خانم (عمه ایشان)، مرام و منش پدر امام(ره) و نحوه شهادت ایشان، حضور بنیانگذار کبیر انقلاب در کلاس درس مدرس، بررسی شجره نامه اجداد، امام و شرحی از زندگی پدر بزرگ ایشان، مراحل آشنایی امام(ره) با دفتر حاج آقا ثقفی تا ازدواج، موارد و عناوینی است که نویسنده به شرح آنها پرداخته است.

«در میانه میدان» عنوان جلد دوم مجموعه «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد» است که روایتی دیگر از زندگینامه امام خمینی (ره) در قالب داستان است. خاطراتی از پدر در زندان شاهی و شهادت وی در آنجا در ایام قبل از تولد امام، استفاده از افکار و سخنان عمه «صاحبه خانم»، دوران مبارزه در جوانی، حضور با برادر جهت تحصیل علوم حوزوی در اصفهان، سال مصیبتی که وبا  هشت نفر ازنزدیکترین بستگان «امام خمینی» را به کام مرگ کشاند، حکایت‌هایی از همسر امام (ره) که همیشه یاور و مشوق همسرش در راه مبارزات سیاسی بودند، خاطراتی از مبارزات رجال آن زمان و… از مهمترین موضوعاتی است که در این کتاب مورد توجه نویسنده قرار گرفته است.

الف، لام، خمینی

کتاب «الف. لام. خمینی»، مفصل‌‎ترین کار تحقیقی درباره زندگی حضرت امام خمینی(ره) به شمار می‌آید. این کتاب که حاصل قلم هدایت‌الله بهبودی و چاپِ مؤسسه پژوهش‌های سیاسی است، به نوعی تکمله کتاب دیگر این نویسنده یعنی «شرح اسم»، زندگینامه آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای است. اهمیت این کتاب در جمع‌آوری و تدوین بخش مهم و قابل توجه اسناد و خاطرات مربوط به امام در حد فاصل ولادت تا پیروزی انقلاب اسلامی است که ارزش تاریخی و تحلیلی کار را افزایش داده است. 

آقا روح الله 

دربرشی از کتاب «آقا روح‌الله بررسی دوران طلبگی امام خمینی(ره) در بستر» تاریخ آمده است. بانو ثقفی در مورد اختلافات و ناراحتی‌هایی که در زندگی بین ایشان و آقا روح‌الله رخ می‌داد، می‌گویند: گاهی سر مسائل مختلف از یکدیگر کدورت پیدا می‌کردیم. اگر این کدورت سطحی بود، زود رفع می‌شد و الا پایه قهر گذاشته می‌شد. او می‌دانست که من تحمل ندارم و شدیداً می‌رنجم، لذا قهر آقا بدون گفت‌وگو و نزاع بود. آنجا می‌فهمیدم قهر است که وقتی حرف می‌زدم جواب نمی‌داد، من هم دیگر هیچ نمی‌گفتم و می‌رفتم سراغ کارهایم. البته روحاً ناراحت بودم. مواظب بودیم بچه‌ها نفهمند. قهرهای ما یکی دو روز بیشتر طول نمی‌کشید. بعد از یکی دو روز به عنوان اینکه پیراهن می‌خواهد و یا سؤالی دارد، مرا صدا می‌کرد و حرف می‌زد. گویی هیچ اتفاقی نیفتاده‌است.

کتاب «حاج‌آقا روح‌الله؛ بررسی دوران استادی امام خمینی(ره) در بستر تاریخ» نیز جلد دوم از مجموعه حیات روح‌خدا، با همکاری پژوهشکده باقرالعلوم، از سوی شرکت چاپ و نشر بین‌الملل چاپ و روانه بازار کتاب شد.

«سیمرغ سی مرغ» روایتی داستانی از امام خمینی(ره)

«سیمرغ سی مرغ» یک روایت داستانی از زندگی امام خمینی(ره) است. محمد قائم‌خانی در این اثر با قلمی روان و نگاه به مستندات تاریخی روایتی شخصی از زندگی امام نگاشته است. این اثر برای مخاطب جوان نوشته شده است به همین خاطر اتفاقات کم اهمیت و غیرمرتبط حذف شده‌اند و نگاهی اجمالی به زندگی امام از بدو تولد تا زمان رحلت داشته است.

امام از نگاه دیگران

کتاب «امام؛ فراتر از مرزها؛ امام خمینی(ره) در نگاه شخصیت‌ها، تحلیلگران و رسانه‌های بین‌المللی» با گردآوری و تدوین پژمان عرب و نرگس‌سادات مظلومی توسط انتشارات راه‌یار منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این‌کتاب مجموعه‌ای از اظهارنظرهای شخصیت‌های مختلف جهان، از چهره‌های دینی و مذهبی گرفته تا اجتماعی و سیاسی و متفکرین را مانند نلسون ماندلا، میشل فوکو، کلیم صدقی، روژه گارودی و … را درباره امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی ایران را شامل می‌شود.

داستانک‌هایی درباره سبک زندگی امام خمینی(ره)

اثر «آن مرد بی نهایت: چند روایت کوتاه از سبک زندگی سید روح الله خمینی» که به تازگی هم رونمایی شده است. چند روایت کوتاه و البته متفاوت از زندگی پر فراز و نشیب آیت‌الله سید روح‌الله خمینی(ره) با تکیه بر سبک زندگی و ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری ایشان است. «آن مرد بی‌نهایت» در ۹ فصل تدوین شده و هر فصل کتاب به بخشی از زندگی پرماجرا و پیچیده امام خمینی(ره) اختصاص دارد.

روایت آیت‌الله خامنه‌ای از امام خمینی(ره)

متن محوری کتاب «عبد صالح خدا» برگرفته از مصاحبه اختصاصی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال ۶۱ جهت ثبت زندگی‌نامه امام خمینی با آیت‌الله خامنه‌ای است که با دیگر خاطرات ایشان از امام خمینی تنظیم شده است. همچنین در این کتاب شاهد تصاویری از دوران مبارزه حضرت امام خمینی(ره) و همچنین گزارش‌های ساواک و شهربانی درباره فعالیت‌های مبارزاتی ایشان هستیم. همگی این تصاویر و گزارش‌ها از جمله اسنادی است که از آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی استفاده شده است.

یادداشت‌های یکی از نزدیکان امام خمینی(ره)

نویسنده کتاب «در سایه آفتاب: یادها و یادداشت‌هایی از زندگی امام خمینی(ره)» که از نزدیکان و ارادتمندان امام خمینی(ره) بوده, خاطرات و مشاهدات خود را از زندگانی آن حضرت به نگارش درآورده است. مطالب کتاب در ۱۰ فصل با این عناوین سامان یافته است.

وقتی که یک بعثی از حضور امام در عراق حرف می‌زند!

«روایت دلخواه پسری شبیه سمیر» از آن کتاب‌هایی است که نویسنده در آن به جای شرح صرف تاریخ و رویداد، هنر و تخیلش را به نمایش گذاشته است. در این کتاب با یک رزمنده جوان ایرانی در زمان جنگ هشت ساله همراه می‌شویم که تقدیر او را به وادی السلام نجف در عراق روانه می‌کند. محمدرضا شرفی خبوشان در این رمان روایت‌هایی از ارواح این گورستان را پیش روی خواننده می‌گذارد تا از قِبل آن، صفحاتی از تاریخ دو کشور همسایه بیان شود. در این میان حضور امام خمینی(ره) نیز در این کتاب مشاهده می‌شود؛ جایی که یک راوی بعثی از روزگار تبعید امام در عراق می‌گوید و شرح خود را به ترکیه و قم هم می‌کشاند.

اثری برای آشنایی کودکان با آقا روح‌الله

مجموعه چهار جلدی «قصه‌های امام خمینی و بچه‌ها» اثر مجید ملامحمدی از انتشارات به‌نشر نیز حاوی خاطراتی شنیدنی از خانواده، آشنایان و بچه‌ها با امام خمینی(ره) است. فرازهایی آموزنده و داستان‌هایی اخلاقی از زندگی امام خمینی و ارتباطش با دیگران به ویژه کودکان در سال های قبل و بعد از انقلاب اسلامی نیز در این اثر آمده است.

پایان پیام/

منبع: خبرگزاری فارس

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: امام خمینی زندگی امام خمینی زندگی امام خمینی ره انقلاب اسلامی آقا روح الله آیت الله

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۹۲۸۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آشنایی با زنان عارفی که مردان دانشمند از محضرشان درس گرفتند

رابعه نه تنها به اربابان قدرت بی‌اعتنا است، بلکه می‌گوید:«وقتی به روشنایی چراغ سلطان، شکاف پیرهن دوختم، دلم روزگاری بسته شد. تا آن را باز نشکافتم، دلم گشاده نشد.» یعنی حتی استفاده از نور چراغ سلطان را موجب ظلمات قلب خود می‌داند! - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، "برای مردان بهره‌ای است از آنچه کسب کرده‌اند و برای زنان نیز بهره‌ای است از آنچه کسب کرده‌اند." (سوره نساء؛ آیه 32) در نگاه دینی، زن و مرد علیرغم تفاوت‌های جسمانی، در زمینه مقام بندگی و کسب معرفت یکسان هستند. زن در این نگاه هرچند مسئول امور منزل است، اما می‌تواند در مراتب علمی و دینی به بالاترین درجات برسد.

نوع زندگی و طریقت حضرت خدیجه (س) و حضرت زهرا (س) و دیگر زنان صدر اسلام می‌تواند معرف نگرش دین به جایگاه زن مسلمان باشد. زمانی که جامعه عرب، دختران را زنده به گور می‌کرد، پیامبر (ص) نهایت تکریم و محبت را نسبت به دخترشان ابراز می‌کردند. حضرت فاطمه (س)  در کنار کارهای منزل، جلسات تفسیر قرآن برگزار می‌کردند و در زمینه اعمال عبادی هم در زمره بهترین بندگان خدا هستند.

اما متأسفانه تاریخ شاهد آن است که علیرغم سفارش اسلام به یادگیری علم برای یک مسلمان، بدون در نظر گرفتن مسئله جنسیت، زنان حتی پس از ورود اسلام به سرزمین‌های مختلف، همواره مورد ظلم قرار گرفته و جرأت ورود به عرصه‌های مختلف علمی را ندارند. زنان آنچنان در تنگنا قرار داشته‌اند که ما کمتر اثری از ایشان در تاریخ گذشته جوامع می‌بینیم. وقتی به تعریف عرفان توسط مشایخ آن نگاه می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که در تعریف عرفان و در کسب مقامات عرفانی نیز نباید تفاوتی بین زن و مرد وجود داشته باشد.

خبرگزاری تسنیم با مرور بخش‌هایی از زندگی زنان عارف برگرفته از بخش‌هایی از مقاله زهرا خاکباز، استاد دانشگاه، به بررسی جایگاه و منزلت این عرفای اسلامی در طول تاریخ پرداخته است.

رابعه عدویه؛ عارفی که مردان دانشمند از محضرش درس گرفتند

در میان زنان عارف اهمیت رابعه عدویه (بصری) کاملاً مشهود است. سخنان و کارهای او در کتاب تذکرة الاولیا و دیگر متون نقل شده است و مردان بزرگی مانند حسن بصری با او مراوده داشته‌اند و از محضرش بهره می‌برده‌اند، که بسیاری از سخنان رابعه از این عارفان نقل شده است.

رابعه، عارفی بزرگ است و تأثیر بسزایی در عرفان اسلامی داشته است. رابعه،از ابتدای کودکی مورد احترام امیران بوده است؛ شبی که متولد شد، در خان پدرش از شدت فقر لباسی نبود که بر تن او کنند. عیسی رادان (امیر بصره) به پدر او پیغام می‌دهد که: «من خود آیم و به محاسن، خاک آستان تو روبم.»

دلیل این تواضع، رساندن پیغام رسول خدا(ص) به امیر، از طریق پدر رابعه است. پیغمبر(ص) در خواب به پدر رابعه می‌فرمایند:«این دختر سیّده‌ای است که هفتادهزار از امت من در شفاعت او خواهند بود. پیش عیسی رادان رو...» عیسی رادان که این خواب را می‌شنود، شخصاً به بالین رابعه حاضر می‌شود. درواقع از کودکی امیران دنیا خاکسار رابعه هستند.

اما این تواضع دوطرفه نیست. رابعه نه تنها به اربابان قدرت بی‌اعتنا است، بلکه می‌گوید:«وقتی به روشنایی چراغ سلطان، شکاف پیرهن دوختم، دلم روزگاری بسته شد. تا آن را باز نشکافتم، دلم گشاده نشد.» یعنی حتی استفاده از نور چراغ سلطان را موجب ظلمات قلب خود می‌داند! این حد بی توجهی به دنیا و مالکان دنیا در سایر اقوال وی نیز دیده می‌شود.

آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوی

نوشته شده روزی یکی از مشایخ بصره نزد رابعه شروع به بدگویی از دنیا می‌کند، رابعه به وی می‌گوید: تو دنیا را دوست داری که اگر دوست نداشتی، نیک و بد آن را به زبان نمی‌آوردی. «من احب شیئا، اکثر ذکره» و این حد اعلای اِعراض از دنیاست.

این نگرش رابعه فقط در کلام وی تجلی نیافته، بلکه در عمل نیز او یکی از بهترین نمونه‌های پرهیز از دنیاست. او به دلیل همین روی‌گردانی از دنیا، هیچ وقت حاضر به ازدواج نشد و طریقت دائمی او عدم توجه به جسم و پرورش روح بود. درباره قوت او آمده است که رابعه به روزی یک خرما  یا اندک پیه آبه‌ای قانع بود.

فاطمه نیشابوری؛ گمشده‌ای در عرفان اسلامی

یکی از اولیاء تصوف و عرفان فاطمه نیشابوری است. این زن در عالم عرفان و تصوف آنچنان مقامی دارد که جامی در نفحات الانس متذکر است که فاطمه دارای مقام ولایت بوده و می‌نویسد بایزید بسطامی دربار او و شوهرش می‌گوید: «یک زوج و زوجه دیدم که از مقامات عارفین و کمالات اهل یقین هرچه از آنها پرسیدم، جوابی دادند که دلیل خبرت و بصیرت آنها بود.»

ذوالنون مصری نیز در مقامات عرفانی این زن مانند بایزید بسطامی اظهار اعتقاد می‌کند. از این زن، با چنین درجه‌ای از عرفان، مختصر اطلاعاتی در دست است که از طریق آنها نمی‌شود جزئیات روحیات وی را متوجه شد.

خواهران بشر حافی؛ الگوی تقوا و پرهیزکاری

آنچه از رابعه، دربار عدم استفاده از روشنایی چراغ سلطان ذکر شد، در احوالات خواهر بشر حافی نیز آمده است؛ البته خواهران بشر، عارف بوده‌اند و در کتب احوالات عارفه‌ها، با عنوان «اخوات بشر حافی» اقوال و احوال ایشان ذکر شده است، اما این حکایت درباره یکی از آنهاست.

نقل شده است که زنی خدمت احمد حنبل رفت و عرض کرد: «تابستان بر بام پنبه می‌ریسم، به روشنایی مشعل سلطان. و کسان خلیفه می‌گذرند، به روشنایی چیزی رشته می‌شود. روا بُوَد یا نه؟» پرسیدند: «تو کیستی؟» گفت: «خواهر بشر بن حارثم.» احمد زار بگریست و گفت: «چنین تقوی از خاندان او بیرون آید.»

بشر حافی معترف است که پارسایی را از خواهرم آموختم. او کوشش داشت آنچه که به دست مخلوق تهیه شده است، نخورد.

نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی

کردیه دختر عمرو؛ بی اعتنا به ثروت دنیا

او از اهالی بصره یا اهواز بود. از او نقل شده است که گفت: «هیچ یک از صاحبان دنیا به جهت آنچه که داشتند، در نظرم بزرگ نیامد و هیچ مسلمانی را حقیر نشمردم.» و این نشان عرفان عمیق این بانوی عارف است.

اینکه انسان به کسی به خاطر مال و مقام احترام نگذارد و کسی را به خاطر فقر تحقیر نکند، نهایت زهدپیشگی است. ضمن آنکه این امر در دین مبین نیز توصیه شده است.

امام علی علیه السلام می‌فرمایند:«کسی که نزد توانگری رفته و به خاطر سرمایه‌اش برابر او فروتنی کند، دو سوم دین خود را از دست داده است.»

حبیبه عدویه و نیایش‌های عارفانه‌اش

از احوال او چیزی در دست نیست. تنها ابن جوزی در صفة الصفوة شرح مختصری درباره‌اش نقل کرده است. در احوال او آمده است که برای نماز به پشت بام خانه می‌رفت و می‌گفت:«خدای من، ستارگان نمودار شدند و دیده‌ها در خواب شد و پادشاهان درهای خود را بستند و در تو باز است...»

این نوع نیایش با پادشاه پادشاهان، نشان از این دارد که امید اول و آخر خداست، اگر تمام درهای دنیا بسته شوند، باز در درحمت الهی باز است و این امر، حاکی از عظمت روح این عارف و بی‌توجهی‌اش به دنیای دون است.

کسی که این چنین با پروردگارش نیایش می‌کند، قطعاً دل به دنیا و اهل آن نداده است، و از همه، بجز خداوند، ناامید است. عرفان حقیقی چیزی جز این نیست.

عقلاء مجانین

یک دسته از عارفان، عقلاء مجانین هستند. عقلاء مجانین درواقع کسانی هستند که دنیا در نظر آنها تا آن حدی حقیر و بی‌مقدار است، که از بند عقل معاش بیرون می‌آیند و سخنان و افعالشان رنگ و بویی از دیوانگی می‌گیرد. معمولاً خوراک و پوشاک و شمایل ظاهری برای ایشان مهم نیست.

این دسته از عارفان را، شاید بتوان آزادترین عارفان نامید. بهلول، از معروف‌ترین عقلاء مجانین است و سخنان حکیمانه‌ای از او نقل شده است، اما کسی او را تنبیه نمی‌کند، چون گمان می کنند دیوانه است، اما تاریخ قضاوت می‌کند که ایشان معمولاً عاقل‌ترین افراد زمانشان بوده‌اند.

در میان زنان عارف نیز، عقلاء مجانینی وجود دارند، اما احوالات آنها مانند بهلول، با جزئیات و مفصل نقل نشده است. نام برخی از این زنان عارف بدون توضیح زندگی و اقوال آنها ذکر می‌شود.

ریحانه و الهه (از بصره)، ذکاره(از بغداد) و عافیه مشتاقه(از بصره) زنانی هستند که سلمی صفت والهه یا مجنونه را به ایشان می‌دهد. بیشتر زنانی که لقب والهه یا مجنونه داشته‌اند و نامشان در گروه عقلای مجانین آمده است، شاعر هم بوده‌اند و احساسات تند و شوق سوزان و بی‌پایان درونی خود را بی‌پروا بیان می‌کردند.

عارفه‌ای به نام تحفه نیز بوده است که در مورد او نوشته‌اند که او را در تیمارستان بستری کرده بودند. سری سقطی به طور اتفاقی به آن تیمارستان رفته بود و او را دید که دیوانه نیست، بلکه عارفه‌ای است شوریده. به او گفت از اینجا بیرون برو و او در جواب سری گفت: «آنکه حبیب دل من است مرا مملوک بعضی ممالیک خود گردانیده است. اگر مالک رضا شود، بروم؛ و الا صبر کنم.»

همچنین میمونه السوداء، از زنانی است که ابوالقاسم نیشابوری نامش را در ردیف عقلای مجانین ثبت است.

زنان دیگری مانند آسیه بغدادی، حیونه اهوازی، عوسجه واسطی، سلمونه و زهراء والهه نیز در کتاب نخستین زنان صوفی به عنوان عقلاء مجانین ذکر شده‌اند.

نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی

عارفه‌های گمنام

اما در کنار زنانی که به عنوان عارف از آنها یاد و احوالات ایشان، هرچند مختصر ذکر شده است، باید از زنانی نام برد که در دایره عرفان گمنام هستند. زنانی که نامشان برده نشده است، اما پشتیبان عارفان نامدار بوده‌اند.

زن همواره در عرصه هستی و در همه جای جهان، فارغ از مکان و زمان بار سنگینی به دوش داشته است؛ زادن، پروردن و به بلوغ رسانیدن. قطعاً تأثیر بسیار مهم اندیشه و طریقت زندگی مادر بر فرزند، برای همه امری مسجل است. قطعاً هستند مردان عارفی که با شیر پاک مادرانشان، مست حب الهی شده، از منیت رهایی یافته‌اند.

در کنار مادران، همسران، خواهران و دیگر زنان اقوام نیز ممکن است بر عارفانی مؤثر بوده باشند. فارغ از مقوله تأثیرات مستقیم بر عارفان، صبر همسران برخی از ایشان به تنگدستی، و زندگی آنها با کسانی که از مال دنیا به گلیمی و خرده‌نانی اکتفا کرده‌اند، خود نوعی سلوک عرفانی است.

در کنار مادران و همسران، هستند زنان دیگری که در زندگی عارفان مؤثر بوده‌اند، همانطورکه بشر حافی می‌گوید که پارسایی را از خواهرم آموختم. او کوشش داشت آنچه که به دست مخلوق تهیه شده است، نخورد.

البته نقش خواهران عرفا در زندگی ایشان شایان توجه است و در داستان‌های آنها خواهران مقامی اغلب بسیار مهم دارند. وقتی عارف بزرگی چون بشر حافی، تحت تأثیر یک زن پرورش یافته است، بعید نیست برخی عارفان نامدار، که اینک نامشان معرِّف عرفان اسلامی است، پرورده گمنامانی باشند که به خاطر جو غلط حاکم بر زمانشان و استبداد مردان، امروزه از احوالات ایشان چیزی در دست نیست.

زندگی و نقش زنان عارف در هاله‌ای از ابهام است

میزان و کیفیت حضور زنان در عرصه عرفان اسلامی، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. اما این مسجل است که زنانی در این زمینه فعالیت داشته‌اند که از میان ایشان فقط سخنان و کرامات چند تن نقل شده است و از بقیه زنان عارف، اطلاعات کافی در دست نیست.

هرچند اطلاعات محدودی از زنان عارف نقل شده است، اما در همان اطلاعات محدود، سخنان نغز و اعمال شایسته‌ای از این زنان مشاهده می‌شود. رابعه عدویه، فاطمه نیشابوری و اخوات بشر حافی زنان عارفی که حتی مطالعه اندک اطلاعاتی از ایشان روح را جلا می‌دهد.

در کنار بانوانی که به عنوان عارف شناخته شده‌اند، همسران، مادران، خواهران و زنانی که با عارفان مراوده داشته‌اند نیز بر شیوخ عرفان مؤثر بوده‌اند و مطالعه زندگی ایشان می‌تواند سرچشمه مطالعات جدیدی در زمینه عرفان اسلامی باشد.

انتهای پیام/

 

دیگر خبرها

  • معلمی که امام خمینی(ره) خطبه عقدش را خواند
  • نامه محرمانه ساواک درباره عروس بزرگ امام(ره)
  • دستور ساواک برای بازرسی از عروس امام (ره)+ سند
  • آشنایی با زنان عارفی که مردان دانشمند از محضرشان درس گرفتند
  • ماجرای جنجالی اهانت به امام خمینی (ره) در کتاب درسی هند؟
  • مطهری امام
  • اهانت به امام خمینی(ره) در کتاب درسی هند؟
  • آیت‌الله رمضانی: دشمنان می‌خواهند شریعت اسلام را تعطیل کنند
  • ناشر هندی بابت اقدام وهن‌آمیز به امام خمینی(ره) عذرخواهی کرد
  • اگر از زندگی خسته و کلافه شده‌اید بخوانید